plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۵

ایران کریدوری کلیدی برای چین

ساخت جاده، راه آهن و خطوط لوله توسط چین در ایران، مطمئناً به نفع ایران و چین و همچنین پاکستان و هند خواهد بود.
ایران کریدوری کلیدی برای چین
به گزارش پایگاه تخصصی و خبری تحلیلی عصر گمرک،‌ به باور بسیاری از کارشناسان اقتصادسیاسی بین الملل، قرن ۲۱ متعلق به قاره آسیاست. به نظر می رسد کشورهای آسیایی یا محوریت چین سعی برای بسط نفوذ سیاسی خود از طریق اقتصاد و تجارت دارند از همین روی به دنبال افزایش نقش خود در راه‌ها و کریدورهای بین المللی هستند. 
برای نمونه از اول ژانویه ۲۰۲۲؛ ۱۵ کشور آسیایی اجرای پیمان مشارکت اقتصادی جامع منطقه‌ای (RCEP) را بعنوان بزرگترین توافقنامه تجارت آزاد آغاز کردند که نشان دهنده اهمیت اقتصاد برای این کشورها است.
در این میان کشور چین با تکیه بر صادرات کالاهای خود توانسته دومین جایگاه اقتصادی را از آن کند و به باور کارشناسان احتمالا در دهه آینده از ایالات متحده نیز پیشی خواهد گرفت. بنابراین این کشورهای برنامه ریزی منظمی در تمام شقوق حمل و نقل تدارک دیده است که مهمترین و فراگیرترین آن طرح ابتکار کمربند و جاده است.
در این میان، پکن برای رسیدن به اهداف مورد نظر نیاز حساب ویژه‌ای بر روی انرژی منطقه خاورمیانه دارد از همین روی به دنبال افزایش روابط اقتصادی خود با کشورهای مانند ایران، عربستان، امارات و عراق بوده که قرارداد ۲۵ ساله با ایران نمونه بارز آن است.
البته همکاری تهران-پکن پیشتر نیز در سطح بالا پیگیری شد، بطوریکه در دهه‌های اخیر همیشه چین جزو شرکای اصلی تجاری ایران محسوب می‌شود. یکی از برنامه های مهم چین استفاده از موقعیت سرزمینی ایران برای رسیدن اهداف خود است که در زیر به بخشی از آن پرداخته می‌شود. 
چرا ایران به عنوان یک کریدور تجاری مهم است؟
موقعیت ایران در نزدیکی مسیرهای تجاری کلیدی و آبراه‌های استراتژیک می‌تواند آن را به یک کریدور تجاری و ترانزیتی بزرگ اوراسیا در دهه‌های آینده تبدیل کند. از همین روی، چین مشتاق استفاده از پتانسیل ایران است. اما پرسش اصلی این است که آیا ظهور ایران به عنوان یک مرکز تجاری، اهمیت و چشم‌انداز کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) را تضعیف خواهد کرد؟ این احتمال نگرانی‌هایی را در پاکستان ایجاد کرده است که تعهد چین به تبدیل بندر گوادر به یک مرکز کلیدی در CPEC، ممکن است کاهش یابد.
مجموعه‌ای از رویدادها، از جمله لغو احتمالی تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران می‌تواند بر روابط دوجانبه تاثیر مثبت داشته باشد. البته روابط دو کشور تاکنون گرم بوده است؛ چین از بزرگ‌ترین شرکای تجاری ایران بوده و واردات نفت از ایران محرک اصلی این مشارکت است.
همچنین چین در سال‌هایی که ایران تحت تحریم‌های بین‌المللی قرار داشت به تجارت با ایران ادامه داد. این حمایت آنهم در یک دوره سخت اقتصادی، پیوندی نیرومندی را برای دو کشور فراهم کرده که می‌توانند بر اساس آن، روابط اقتصادی عمیق‌تر خود در دوران پساتحریم را بنا کنند.
رئیس‌جمهور چین اولین رهبر بین المللی بود که پس از رفع محدودیت‌های تجاری در سال ۲۰۱۵ به ایران سفر کرد. در جریان این سفر، دو طرف ۱۷ سند و تعهدنامه را امضا کردند که همکاری عمیق‌تر در زمینه انرژی، تجارت، زیرساخت‌ها و غیره در دهه آینده را فراهم می‌کرد.
در حالی که ثروت نفتی ایران عامل اصلی علاقه چین به آن کشور است، اما موقعیت سرزمینی ایران در امتداد مسیرهای تجاری اصلی که چین را به اروپا و آسیای غربی متصل می‌کند، و نزدیکی آن به خلیج عمان احتمالاً انگیزه دیگری برای تعامل پکن با تهران خواهد بود. در دهه‌های آینده و به‌ویژه زمانی که ابتکار جاده و کمربند چین رونق گرفت، این روابط نیز تعمیق می‌یابد.
برای نمونه در اوایل سال ۲۰۱۶، اولین قطار باری که چین و ایران را به هم متصل می‌کند به ایستگاه تهران رسید. این قطار با حمل محموله از مرکز تولیدی «ییوو» در شرق چین، سفر ۱۰۳۹۹ کیلومتری خود را به پایتخت ایران تنها در ۱۴ روز به پایان رساند. اگر محموله از شانگهای که در ۳۰۰ کیلومتری شمال ییوو قرار دارد حمل می‌شد، ۴۵ روز طول می‌کشید تا محموله به بندر عباس ایران برسد.
چنین صرفه جویی در زمان و هزینه‌ای که مسیر راه آهن زمینی از طریق ایران برای تجارت چین با غرب آسیا و اروپا فراهم می کند، پکن را بر آن خواهد داشت تا راه آهن ییوو-تهران را در جهات مختلف گسترش دهد و راه‌ها و خطوط ریلی بیشتری را از طریق ایران ایجاد و به شبکه موجود اضافه کند که می‌تواند ایران را به یک مرکز ترانزیتی و کریدور تجاری بزرگ منطقه تبدیل کند. ایران می‌تواند به منطقه خودمختار سین‌کیانگ چین یک مسیر جایگزین - علاوه بر کریدور اقتصادی چین پاکستان (CPEC) که بندر گوادر را به سین‌کیانگ متصل می‌کند - به دریای عرب و به سمت بازارها و منابع در غرب آسیا و آفریقا ارائه دهد. 
پیامدها
از آنجایی که چین به دنبال راه‌های کوتاه‌تر، سریع‌تر و اقتصادی‌تر برای تجارت با جهان است، ایران به عنوان یک مرکز ترانزیتی و کریدور تجاری ارزشمند در رادار پکن ظاهر شده است. این امر چین را بر آن خواهد داشت تا ساخت خطوط لوله، جاده‌ها، راه آهن، پروژه های نیروگاهی و بندری و همچنین کریدورهای اقتصادی و تجاری به و از طریق ایران را تسریع بخشد.
در حالی که چندین کشور امیدوارند از مزایای روابط اقتصادی چین و ایران بهره ببرند، قدرت‌های کلیدی منطقه نگران هستند. برای نمونه گسترش حضور چین در ایران هند را آزار می‌دهد یا پاکستان نگران ظهور احتمالی ایران به عنوان کریدور تجاری جذاب‌تر به چین است.
مانند چین، تعامل هند با ایران عمدتاً به دلیل علاقه این کشور به نفت و گاز ایران بوده است. اما به طور فزاینده‌ای، ارزش ایران به عنوان یک کریدور تجاری زمینی برای کالاهای هندی که به بازارهای افغانستان و آسیای مرکزی می‌روند - زمانی که پاکستان از دسترسی زمینی کامیون‌های هندی به افغانستان جلوگیری کرد- دلیل افزایش اهمیت ایران در سیاست خارجی هند است.
این امر زمینه ساز علاقه هند به توسعه بندر چابهار ایران است، چون دهلی‌نو چابهار را دروازه ورود به ایران، افغانستان و آسیای مرکزی و همچنین بازارهای اوراسیا می‌داند. در این زمینه، حضور فزاینده چین در ایران اغلب در هند به‌عنوان مانعی بر سر راه بلندپروازی‌های اقتصادی و دیگر جاه‌طلبی‌های هند در منطقه، منفی تلقی می‌شود.
نگرانی‌های پاکستان ناشی از رقابتی است که ایران برای نقش خود به عنوان کریدور تجاری و ترانزیتی که چین را به دریای عرب متصل می‌کند، ایجاد می‌شود. توسعه بندر گوادر و CPEC چین، این پتانسیل را دارد که حجم تجارت پاکستان در گوادر را افزایش دهد تا میلیون‌ها دلار از طریق هزینه‌های ترانزیت به دست آورد و اقتصاد آن را تقویت کند. اما آیا توسعه بندر چابهار به تجارت پاکستان در گوادر آسیب می‌زند؟ آیا ظهور ایران به عنوان یک کریدور تجاری و ترانزیتی نقش پاکستان را در منطقه تضعیف خواهد کرد؟
بندر چابهار و گوادر با فاصله ۷۲ کیلومتری از هم در دهانه تنگه هرمز قرار دارند. هر دو از اهمیت ژئواستراتژیک و اقتصادی زیادی برخوردار هستند. کریدورهای تجاری که این بنادر را با چین، آسیای مرکزی و اروپا مرتبط می‌کند، پتانسیل تغییر اقتصاد را دارند. البته توسعه بندر گوادر حداقل یک دهه جلوتر از چابهار آغاز شد، تحریم‌های بین‌المللی و مخالفت هند در مورد مشارکت، کار در چابهار را به تأخیر انداخته است. علاوه بر این، فاصله تا شهرهای آسیای مرکزی از گوادر کمتر از چابهار است.
با این حال، راه‌اندازی کریدورها از طریق ایران احتمالا آسان‌تر و قابل دوام‌تر باشد. ساخت راه‌ها و راه‌آهن CPEC یک چالش مهندسی بزرگ است زیرا آنها باید از مسیرهای کوهستانی عبور کنند. با این حال، در مورد ایران، بسیاری از زیرساخت‌ها در حال حاضر وجود دارد و فقط نیاز به مدرن‌سازی دارد.
مهمتر از آن؛ برخلاف CPEC، که از طریق پاکستان ناپایدار و استان‌های بلوچستان و خیبر پختونخوا بی‌ثبات آن می‌گذرد، مسیرهای عبوری از ایران نوید امنیت بیشتری را می‌دهند. از همین روی وضعیت بد امنیتی این نگرانی را در پاکستان ایجاد کرده که تعهد چین به گوادر و CPEC ممکن است با شکل‌گیری کریدورهای تجاری ایران، کاهش یابد. 
نتیجه‌گیری
با توجه به «دوستی همه‌جانبه» بین چین و پاکستان، ترس پاکستان برای رابطه نزدیک چین و ایران، کمی اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد. توسعه کریدورهای تجاری چین به ایران و از طریق ایران، بیش از آنکه نتیجه از دست دادن صبر در برابر پاکستان باشد، به دنبال نیاز به چندین مسیر به خلیج عمان است.
بسیاری از بحث‌ها در مورد بنادر گوادر، چابهار و کریدورهایی که آنها را به مسیرهای تجاری مرتبط می‌کند، تمایل دارند که مسائل را در یک چارچوب بازی با مجموع صفر قرار دهد، گویی که دستاوردهای ایران باید به معنای ضرر برای پاکستان باشد و بالعکس.
کریدورهایی که از پاکستان و ایران عبور می‌کنند، مکمل یکدیگرند تا متضاد یا حتی رقابتی. همه آنها در شبکه بزرگتری از جاده‌ها، ریل‌ها و خطوط لوله قرار می‌گیرند که به نفع چین و همچنین بقیه منطقه خواهد بود.
بنابراین، برای مثال، ساخت جاده، راه آهن و خطوط لوله توسط چین در ایران، مطمئناً به نفع ایران و چین و همچنین پاکستان و هند خواهد بود. همانطور که مشاهده می‌شود نقش کریدوری ایران برای چین بسیار مهمتر از انرژی است و میتواند علاوه بر ایران به بازارهای دیگر نیز دست یابد.
انتهای پیام/.
https://asrgomrok.ir/vdce.78wbjh8fe9bij.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما